English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2082 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mflops U اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
accelerated depreciation U استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
margins U تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margin U تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
processor bound U اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
paged address U آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
flopping U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
backgrounds U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
background U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
sublation U استهلاک
amortisement U استهلاک
mergers U استهلاک
merger U استهلاک
wear and tear U استهلاک
replacement investment U استهلاک
dampers U استهلاک
damp U استهلاک
dampest U استهلاک
damping U استهلاک
amortization U استهلاک
depreciation U استهلاک
depreciation U استهلاک ناچیزشماری
accelerated depreciation U استهلاک سریع
amortization fund U وجه استهلاک
allowance for depreciation U ذخیره استهلاک
amortization U استهلاک وام
capital depreciation U استهلاک سرمایه
attenuation coefficient U ضریب استهلاک
redemption U بازپرداخت استهلاک
accelerated depreciation U استهلاک سریع
sinking U استهلاک نشست
damping U استهلاک ارتعاش
damping power U امکان استهلاک
electrodynamic damping U استهلاک الکترودینامیکی
depreciation allowances U ذخیره استهلاک
depreciable U استهلاک پذیر
depreciation rate U نرخ استهلاک
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
straight line method of depreciation U استهلاک به روش خط مستقیم
sinking fund U دخیره استهلاک دین
depreciation U کاهش بها استهلاک
corrosion fatigue U استهلاک در اثر زنگ زدگی
appraisal method of depreciation U روش تعیین هزینه استهلاک
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
computations U محاسبه
slide rule U خط کش محاسبه
calculation U محاسبه
slide rules U خط کش محاسبه
predictions U محاسبه
prediction U محاسبه
computing U محاسبه
analysis U محاسبه
computation U محاسبه
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
engineer's scale U خط کش محاسبه مهندسی
computation U نتیجه محاسبه
computations U نتیجه محاسبه
computed U محاسبه کردن
computational U مربوط به یک محاسبه
compute U محاسبه کردن
dyscalculia U محاسبه پریشی
recalculation U تجدید محاسبه
design load U بارمبنای محاسبه
computes U محاسبه کردن
miscalculations U محاسبه اشتباه
arithmetic unit U واحد محاسبه
miscalculation U محاسبه اشتباه
double counting U محاسبه مضاعف
computational U اشتباه در محاسبه
account U محاسبه نمودن
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
cam calculation U محاسبه کرو
calk U محاسبه کردن
calculation sheet U برگ محاسبه
calculating factor U ضریب محاسبه
predicted U محاسبه شده
calculated field U فیلد محاسبه
accounting price U قیمت محاسبه
unit of account U واحد محاسبه
uncomputable U محاسبه ناپذیر
computability U قابلیت محاسبه
approximations U محاسبه ملایم
designs U طرح و محاسبه
calculating machine U ماشین محاسبه
approximation U محاسبه ملایم
computable U محاسبه پذیر
design U طرح و محاسبه
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
autos U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
incomputable U غیر قابل محاسبه
background recalculation U محاسبه مجدد پس زمینه
calculated altitude U ارتفاع محاسبه شده
automatic recalculation U محاسبه مجدد خودکار
load adjuster U خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
optimal recalculation U محاسبه مجدد بهینه
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
column wise recalculation U محاسبه مجدد ستونی
collapse design U محاسبه در محیط خمیری
natural recalculation U محاسبه مجدد طبیعی
computable function U تابع محاسبه پذیر
computed price U قیمت محاسبه شده
manual recalculation U محاسبه مجدد دستی
computed goto U جهش بر مبنای محاسبه
predicted U از قبل محاسبه شده
evaluated U محاسبه یک مقدار یا کمیت
computation U نتیجه شمارش محاسبه
ration factor U ضریب محاسبه جیره
computing U سرعت محاسبه یک کامپیوتر
tallied U محاسبه چوب خط زدن
integral calculus U محاسبه انتگرال [ریاضی]
row wise recalculation U محاسبه مجدد سطری
tallies U محاسبه چوب خط زدن
recalculation method U روش محاسبه عدد
reculaulation order U تنظیم محاسبه مجدد
miscalculates U اشتباه محاسبه کردن
computations U نتیجه شمارش محاسبه
miscalculated U اشتباه محاسبه کردن
tally U محاسبه چوب خط زدن
miscalculate U اشتباه محاسبه کردن
evaluating U محاسبه یک مقدار یا کمیت
tallying U محاسبه چوب خط زدن
evaluate U محاسبه یک مقدار یا کمیت
miscalculating U اشتباه محاسبه کردن
evaluates U محاسبه یک مقدار یا کمیت
computed U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
elastic design U طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
design for flexture and shear U طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
computes U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computing sight U وسیله محاسبه عناصر تیر
long run period U دوران محاسبه بلند مدت
basis of freight U پایه محاسبه هزینه حمل
algorithms U محاسبه عددی حساب رقومی
measure U روش محاسبه اندازه یا کمیت
boxes U مربع روی ورقه محاسبه
box U مربع روی ورقه محاسبه
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
strategically <adv.> U طرح ریزی [محاسبه] شده
computable U آنچه قابل محاسبه است
algorithm U محاسبه عددی حساب رقومی
evaluation U عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluations U عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
compute U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
basket purchase U خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
scaling law U ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
interpolation U محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolations U محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com